آیتالله سبحانی:سروش آداب گفتوگوی علمی را رعایت نمیکند
نوشته شده به وسیله ی محسن انبیائی در تاریخ 87/3/26:: 9:50 صبح
خبرگزاری فارس: آیتالله جعفر سبحانی در جمع فرهیختگان حوزه علمیه با بیان اینکه سروش آداب گفت و گوی علمی را رعایت نمیکند و با پرخاشگری به شخصیتهای علمی اهانت میکند، گفت؛ برای اینکه مبادا عبدالکریم سروش در نامهنگاریهای مجدد کارهای پیشین را تکرار کند از پاسخ دادن مستقیم صرف نظر میکنم. به گزارش خبرگزاری فارس در اطلاعیهایی که از دفتر این مرجع تقلید به خبرگزاری فارس ارسال شده آمده است: در تاریخ 9/3/87 گروهی از فرهیختگان حوزه و اساتید و طلاب به حضور آیةالله سبحانی رسیدند و از ایشان درباره نامه اخیر سروش مورخ اردیبهشت 87 جویا شدند که آیا تصمیم به پاسخگویی این نامه دارند یا نه؟
معظمله بدین گونه پاسخ دادند:
«از روزی که نخستین مصاحبه او با رادیوی هلند پخش شد، بنده وظیفه دیدم برای روشن کردن خود او و سایر خوانندگان، پاسخی ارائه کنم، و بحمدالله پاسخ نیز مفید و سودمند بود، و در آن کاملا ادب گفتگو رعایت شده بود. آقای سروش بار دیگر به نامه اول من پاسخی داد که باز برای انجام وظیفهای که بر دوش ماست به پاسخ پرداختم، این بار پاسخ، گستردهتر و همه جانبه بود، و بازتاب پاسخ دوم نیز مانند پاسخ اول مثبت بود. بسیاری از اساتید و بزرگان حوزه غیر حوزه، تقدیر نموده و از اینکه متن نامه در عین اتقان محتوا، از مدارای بالایی برخوردار بوده، آن را ستودند. این واقعیتی است که من مایل نبودم بگویم، ولی به دلیلی ناچارم، آن را یادآور شوم. این بار که نامه سوم ایشان به دستم رسید، نامه را با این شعر آغاز کرده بود:
مهر از سر نامه برگرفتم/ گویی که سر گلابدان است
خوشحال شدم که به خواست خدا گفتگوهای ما مؤثر بوده و توانسته است، سیمای واقع را روشن سازد و در تصحیح روش و نگرش ایشان مؤثر باشد، اما پس از خواندن نامه، فوقالعاده متاثر شدم، آن هم از جهاتی که به برخی از آنها اشاره میکنم:
1 - موضوع بحث، یک نظریه درباره وحی است. باید تمام بحثها روی همان متمرکز شود، نقد و نظر باید بر همین محور بچرخد، ولی متاسفانه ایشان یک رشته انتقادات و اعتراضات فردی و اجتماعی خود را با این مساله کلامی - فلسفی - معرفتی به هم میآمیزد و از موضوع بحث خارج میشود و در حقیقت آداب گفتوگوی علمی را اصلا رعایت نمیکند.
2 - نظریهای را که مطرح میکند، هر چه بیشتر درباره آن توضیح میدهد، با مشکلات بیشتری روبرو میشود و در حقیقت شبیه سه موضوعی است که در تاریخ کلام، زبانزد محققان است و آن اینکه قائلان به آن سه موضوع، هر چه به توضیح آن میپردازند، بر مشکلات آن میافزایند، و این سه موضوع عبارتند از:
1 - نظریه «طفره» نظّام
2 - نظریه «حال» بهشمی (طرفداران ابوهشام)
3 - نظریه «کسب» اشعری
شاعر عرب میگوید:
مما یقال و لا حقیقة عنده / معقولة تدنو الی الافهام
«الکسب» عند الاشعری و «الحال»/ عند البهشمی و «طفرة» النظّام
نظریهپرداز آن گاه که احساس کرد تمام قرآن پژوهان در ایران اسلامی و غیره این نظریه را مردود دانستهاند، لااقل نباید تا این اندازه بر آن اصرار بورزد؛ کسانی که این نظریه را نقد کردهاند، بسیاری از آنها از دوستان نزدیک ایشان هستند، ولی در عین حال ایشان بر نظریه خود اصرار میورزد و لااقل مکث نمیکند تا مدتی در این نقدها بیاندیشد!
از یک طرف میگوید: من همه آیاتی که قرآن را توصیف میکند میپذیرم، مانند «وانک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم» نمل/6
و از طرف دیگر میگوید: الفاظ و قالببندی، کار پیامبر اکرم است، در حالی که واژه قرآن تنها به معانی اطلاق نمیشود. بلکه به معنی و لفظ با هم گفته میشود، و همچنین آیات دیگری که به همین مضمون است
3 - نامههای ایشان، بالاخص نامه اخیر وی در حقیقت، با نوعی عقدهگشایی و پرخاشگری همراه است تا آنجا که گام فراتر نهاده، شخصیتهای علمی را که یک عمر در خدمت اسلام و قرآن بودهاند و با قلم و بیان خود، محیط را روشن ساختهاند، مورد اهانت قرار داده است
حضرت آیتالله مکارم، شخصیتی است برجسته، و فقیهی بزرگ و آگاه و قرآن پژوهشی ژرف نگر و مورد احترام تمام حوزههای علمیه و شخصیتهای برجسته جهان اسلام است، تفسیر نمونه ایشان به زبان فارسی و عربی، مرجع محققان و نویسندگان است. چنین شخصیتی ارزان نصیب اسلام و مسلمانان نشدهاند تا آماج طعن و بیاحترامی قرار گیرند.
این جهات و جهات دیگری سبب شده که از پاسخ دادن مستقیم صرفنظر کنم. مبادا این نامهنگاری ما سبب شود که ایشان کارهای پیشین را تکرار کند، ولی در عین حال در مؤسسه امام صادق کسانی هستند که به محتوای آن پاسخ گفتهاند و به همین زودی در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد.
من از خداوند منان میخواهم به همه ما روح حق جویی و حقگرایی عنایت فرماید. زبان و قلم ما را از هرگونه لغزشی حفظ فرماید.»
اینک دفتر افتخار دارد که این پاسخ کوتاه را در اختیار علاقهمندان قرار دهد، به امید آن که روزی همه دلها با معرفتهای الهی نورانی گردد.
دفتر حضرت آیتالله سبحانی
9/3/1387
کلمات کلیدی :